هر سال و در آذرماه تراژدی غمانگیزی برای باغداران آذربایجان غربی تکرار میشود. داستان هدر رفتن حاصل یکسال دسترنج باغدارانی که سیبهایشان را در کنار خیابانها تلمبار میکنند تا با بیتوجهی و بیخیالی مسئولان به آیینه دقشان تبدیل شود.
هر چند هر سال کشاورزان مینالند و با انتشار عکسهایی که صدها تن سیب را در کنار جادهها و خیابانها به تصویر میکشد، سعی میکنند عمق فاجعه را به گوش مسئولان پشت میزنشین برسانند، اما گویی هنوز گوشی حداقل برای شنیدن این نالهها پیدا نشده چه برسد به عزمی برای حل مشکلات. آذربایجان غربی با تولید بیش از یک سوم سیب کشور بزرگترین تولیدکننده این محصول به شمار میآید. ولی باغداران در هنگام برداشت حاصل یک سال دسترنجشان فقط به یک چیز فکر میکنند و آن هم دپوی این همه نعمت خدادادی در کنار جادهها و به نظاره نشستن گندیدن آنها.
حالا چند سالی است که سیبهای صنعتی آذربایجانغربی که از میانه شهریورماه تا اوایل آذرماه برداشت میشوند، به علت نبود زیرساختهای مناسب جهت جمعآوری بهداشتی و مکانیزه به کنار خیابانها منتقل میشوند تا لحظه به لحظه تلف شدن و گندیدنشان جلوی چشمان باغداران به وقوع بپیوندد و مسئولان امر همچنان با آمار تولید یک سوم سیب ایران در آذربایجانغربی به نطقهایشان در همایشها و سمینارها برسند و با افتخار این رقم، به مدارج بالاتر بیندیشند!
سیبهای آذربایجانغربی به همین راحتی تولید نمیشوند و کسب مقام اول در تولید سیب کشور در شرایطی اتفاق میافتد که از همان بهار و به علت سرمازدگیها بخشی از محصولات از دست میرود.
بعد از آن هم، وقتی سیبها به بار میرسند، عدم قیمتگذاری درست از طرف دولت بر روی این محصول، دست دلالان را تا پای درختان دراز کرده و چپاول دسترنج کشاورزان و باغداران آغاز میشود. سیبهای آذربایجان در حالی در گوشه و کنار خیابانها به محصولی غیر قابل مصرف تبدیل میشوند که بازار روسیه به عنوان بازاری مناسب برای صادرات سیب استان به شمار میآیند. بازار روسیه با واردات سالانه ۸۰۰ هزار تن سیب درختی، یکی از بهترین بازارهای موجود برای صدور محصولات کشاورزی ایران به خصوص آذربایجان غربی محسوب میشود. با این اوصاف باز هم عدم توجه مسئولان به روند تولید و برداشت محصولات باعث شده تا نبود استاندارد مناسب در تولیدات، یکی از دلایل مهم عدم صادرات محصولات کشاورزی باشد. شاید همه عادت کردهایم از توانمندیها و اشتیاق خارجیها برای دسترسی به محصولات و تولیدات با کیفیت داخلی حرف بزنیم، اما امروز باز هم عکسهایی در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر میشود که جملگی حکایت از خراب شدن محصولاتی است که با سختی و مشقت کشاورزان تولید شده و اکنون به صورت زیردرختی در اطراف جادهها ریخته شدهاند و مثل سالهای قبل تراژدی تلخ و غمبار دیار آذربایجان را رقم میزنند.
برای دانستن ارزش تکتک سیبهای کنار خیابان، همین قدر بدانیم که جهت تولید هر ۱۰۰ گرم سیب درختی ۷۰ لیتر آب شیرین دومین استان پرآب کشور مصرف میشود. اما محصول سیب به جای آنکه به عنوان یک محصول بومی باعث رونق و توسعه کشاورزی کشور شود به تابلوی غم انگیز فلاکت و سیه روزی مردم آذربایجانغربی تبدیل شده است. بیشک این بیتوجهیها، نه فقط هدر رفت وقت و هزینه است که کفران نعمت و مستوجب عذابی الهی. در بیکفایتی مدیران و برنامهریزان برای بهرهمندی از تولیدات باغداران همین بس که هم اکنون از حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن سیب تولیدی شاید فقط ۲۰هزار تن آن به گمرکات میرسد تا در لیست صادرات قرار بگیرد و، چون هنوز تصمیم درستی برای باقی محصولات گرفته نشده است، آنها را باید در کنار خیابانها دید تا شاید کارخانهای برای تبدیل کردن سیبها به کنستانتره پا پیش بگذارد و باغداران به کمترین قیمت، چوب حراج به یک سال زحمتشان بزنند.
کوتاه سخن اینکه اقتصاد معیشتی مردم آذربایجان غربی برپایه کشاورزی و باغداری است و اغلب مردم به صورت مستقیم و غیرمستقیم به شغل کشاورزی و باغداری اشتغال و از این طریق امرار و معاش میکنند. اگر قرار است دولت به فکر تولیدکنندگان در هر جایگاهی باشد، بهتر است ابتدا به فکر یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن سیبی باشد که به خاطر کمبود صنایع تبدیلی، عدم بستهبندی مناسب، پایین بودن قیمت فروش محصول نسبت به هزینههای تولید آن، نامشخص بودن وضعیت صادرات و همچنین ریزشهای قبل از برداشت محصول کشاورزان را به این فکر انداخته که عطای تولید این محصول را به لقایش ببخشند و به فکر کار دیگری باشند.